چگونه داستان بنویسیم؟

(آموزش قواعد داستان نویسی)

تا کنون فکر کرده اید که اگر قرار باشد درباره ی چیزی که در ذهن دارید ، یک متن بنویسید و یا اگر بخواهید همچون نویسندگان بزرگ جهان شما هم روزی آوازه ی شهرتتان به گوش تمام آدم های روی زمین برسد ، از کجا و چگونه باید نوشتن را آغاز کنید؟

شاید تا به حال داستان هیجان انگیز و زیبایی را خوانده باشید و با خود گفته باشید که اگر قرار است من یک داستان شبیه این داستان را بنویسم ، حتما کار خیلی سختی باید باشد…

اما ما در اینجا چند تا قاعده ی اساسی در داستان نویسی را برای شما شرح خواهیم داد که احتمالا دیدگاه شما را نسبت به نوشتن و توصیف کردن چیز های دور و اطرافتان تغییر خواهد داد.

در این مطلب قصد داریم که درباره ی این چیز ها صحبت کنیم :

قدم اول : آشنایی با ساختمان نوشته داستان

قدم دوم : آشنایی با انواع ژانر های کتاب و داستان نویسی

قدم سوم : آشنایی با تفاوت های انشا نویسی و داستان نویسی

قدم چهارم : آشنایی با شیوه های داستان نویسی

قدم پنجم : آشنایی با عوامل داستان ها (شخصیت ها ، زمان و مکان و …)

قدم ششم: آشنایی با سنجه های ارزیابی

قدم: هفتم مرور کلی نکات

قدم هشتم : تمرین های شفاهی جهت پیشرفت در شیوه های داستان نویسی

توجه : پیشنهاد ما این است که ابتدا این مطالب را به طور کامل تا آخر خوانده  سپس شروع به انجام تمرینات و نوشتن داستان بکنید.

قدم اول : آشنایی با ساختمان نوشته داستان

نوشتن هر داستانی ، 4 مرحله اصلی دارد :

1.انتخاب موضوع

2.بخش آغازین (مقدمه)

3.بخش میانی (بدنه و محتوای اصلی داستان)

4.بخش پایانی (نتیجه)

1.انتخاب موضوع

برای شروع ، ابتدا باید موضوع جذابی را برای داستان تان انتخاب کنید. موضوعتان باید به طوری انتخاب شود که هم کلیت متن تان را شرح دهد (به چیزی که در داستان تان توضیف می کنید ، ارتباط داشته باشد) هم مخاطب را به تفکر وا دارد و هم مخاطب را مشتاق برای خواندن کند.

از جمله فواید انتخاب یک موضوع مشخص ، تسلط کامل بر آنچه که در ذهن دارید است. زیرا زمانی که یک موضوع را برای عنوان داستان تان انتخاب می کنید ، نشان دهنده ی این است که از جزئیات داستان تان با خبر هستید و با کلیت داستان تان آشنایی کامل دارید.

برای انتخاب موضوع داستان ، موضوع هایی که ارتباط بین چند کلمه و یا تضاد با همدیگر را شرح می دهند ، بیشتر جواب گو هستند.

مانند : فرشته ی زمینی ، دریای شیشه ای ، طوفان آسمانی ، لبخند پنهان ، مداد جادویی ، سنگ زیر خاک ، شادی ها و غصه ها ، سردی ها و گرمی ها ، آغوش ملایم ، بوسه ی باد و …

توجه داشته باشید که میتوانید موضوعتان را تغییر بدهید ؛ زیرا ممکن است با گذشت زمان موضوع های جالب تری به ذهن تان برسد.

اگر داستان تان از قبل مشخص شده است ، می توانید چند موضوع مرتبط با داستان تان را نوشته و از بین آنها موضوعی را که به نظرتان بهتر است ، انتخاب نمایید.

اگر هم که می خواهید در مورد موضوع تان داستان بنویسید (ایده ای از قبل ندارید) ، کلمات و موضوعاتی را که به ذهن تان می رسد و یا در اطرافتان دیده می شوند را روی برگه ای بنوسید و بهترین موضوع را برای نوشتن داستان تان انتخاب کنید.

یک نکته ی دیگر را هم توجه داشته باشید که موضوع یک داستان صرفا یک یا چند کلمه نیست ؛ بلکه می تواند یک جمله ی کوتاه هم باشد. (دارای فعل باشد).

برای مثال در کتاب هری پاتر جلد اول ، موضوع فصل اول این است : “پسری که زنده ماند”.

در اینجا یک جمله ی کوتاه که فعل اش “زنده ماند” است ، به جای موضوع آورده شده است که در عین شرح کلیت فصل اول داستان ، مخاطب را برای خواندن فصل اول نیز مشتاق تر می کند.

نکته : این موضوعات هم می توانند به عنوان اسم داستان به کار بروند و هم می توانند به عنوان نام هر فصل از داستان به کار بروند (اگر قصد نوشتن یک کتاب داستان را دارید.) و اگر هم می خواهید یک داستان کوتاه بنویسید (مانند انشا و …) یک اسم نیز کفایت می کند.

این نکات نیز به ما در انتخاب موضوع کمک می کنند :

  • موضوع ، مورد علاقه ی ما باشد.
  • موضوع را خوب و کامل بشناسیم.
  • موضوع یا از تخیل مان نشات گرفته باشد و یا مرتبط با زندگی واقعی باشد.

برای انتخاب هر چه بهتر موضوع ، در ادامه ی مطلب چند تمرین آورده ایم تا با انجام دادن آنها ، تسلط و آشنایی بیشتری برای نوشتن یک داستان خوب داشته باشید.

تمرین اول :

با دقت به اطرافتان نگاه کنید و اسم چیز هایی را که می بینید یادداشت کنید.

مانند: گلدان ، پنجره ، فرش ، چراغ ، صندلی، میز ، گل ، قاب و …

سپس سعی کنید اسم هایی را که نوشته اید با چند کلمه ای که در جلوی هر کلمه یادداشت می کنید ، توصیف کنید.

مانند : گلدان خاکی ، پنجره ای رو به آسمان ، فرش گل گلی ، چراغ دانایی ، صندلی ای از جنش باران ، میز سلامتی ، گل بهشتی ، قاب پر دردسر و …

یادتان باشد که از تخیلتان بیشترین بهره را ببرید ؛ هر چند که خنده دار باشد.

این تمرین به شما کمک می کند تا بتوانید چیز هایی که در اطرافتان وجود دارند را با دقت بیشتری نگاه کنید و در مورد آنها فکر کنید تا بتوانید با ارتباط دادن شان با چیز های دیگر ، کلمات جالبی بسازید.

تمرین دوم :

در ذهن تان داستانی که می خواهید بنویسید را تصور کنید (هر چند که فقط صحنه ی اول داستان تان باشد.) و چیز هایی را که در آنجا قرار است حضور داشته باشند و یا اتفاق بیفتند را به صورت کلمه کلمه و یا اسم در کاغذی یادداشت کنید.

مانند : هوای طوفانی ، قطرات باران ، باران ، بارش شهاب سنگ و …

سپس سعی کنید همچون تمرین قبلی ، کلمات تان را توصیف کنید.

مانند : باران شیشه ای ، شهاب سنگی در بلور ، طوفان درختی و …

توجه داشته باشید که لازم نیست تمام کلمات قبلی را بنویسید. می توانید قسمتی از کلمات را انتخاب کرده و آن کلمه را توصیف کنید.

برای مثال در کلمات قبلی کلمه ی بارش شهاب سنگ را به کار برده شد اما در قسمت بعدی این  تمرین ، تنها از کلمه ی شهاب سنگ استفاده کرده و این کلمه را ساختیم : “شهاب سنگی در بلور”

تمرین سوم :

یک داستان کوتاه را بخوانید و خودتان برای کل داستان ، یک موضوع جدید را انتخاب کنید.

دقت کنید که این موضوع هم مورد علاقه ی شما باشد و هم به قالب کلی داستان ربط داشته باشد.

  1. بخش آغازین (مقدمه) چیست؟

مقدمه قسمتی از داستان است که مخاطب را در مرحله ی اول با چیز های اولیه ی داستان مانند مکان ، نام شخصیت ها و … آشنا می کند تا یک چیز کلی از داستان را در اختیار داشته باشد. همچنین نشان دهنده ی قالب کلی داستان ، طرز فکر نویسنده و نوعی تبلیغ محتوای اصلی داستان است.

معمولا مقدمه ها کوتاه تر از بخش اصلی داستان هستند و اصل داستان را فاش نمی کنند و تنها برای دادن اطلاعاتی در مورد داستان نوشته می شوند.

نوشتن یک مقدمه ، مانند دری است به سوی موضوع اصلی داستان. برای همین داشتن یک مقدمه ی جذاب ، ایده آل و خوب ، اولین مرحله و مهم ترین مرحله برای جذب مخاطب به سوی خواندن داستان است.

به یاد داشتن این نکات نیز به ما در نوشتن یک مقدمه ی خوب کمک می کند :

  • مقدمه کوتاه باشد.
  • مقدمه ، موضوع را به سادگی و روشنی ، معرفی کند.
  • مقدمه کل فضای نوشته را نشان دهد.

تمرین اول :

به مقدمه ی برخی از کتاب های داستانی توجه کنید و ببینید که یک نویسنده چگونه شما را که خواننده ی کتاب هستید ، وارد داستان کرده است. با مقدمه ی چند تا از کتاب ها که آشنا بشوید ، خود به خود متوجه می شوید که مقدمه برای چه نوشته می شود و شما چگونه می توانید مقدمه بنویسید.

لازمه ی یک مقدمه ی خوب ، صبر ، حوصله ، دقت ، تفکر و مقداری تخیل است. پس اصلا عجله ای برای نوشتن مقدمه نداشته باشید و خوب به نوشتن آن فکر کنید. یادتان باشد که همیشه می توانید مقدمه را تغییر دهید.

تمرین دوم :

پیشنهاد ما نوشتن مداوم و بهره گیری از تجربه ی دیگران است. تنها با نوشتن است که می فهمید چقدر در نوشتن استعداد دارید و یا آموخته هایتان را تبدیل به عمل کرده اید. حتی میتوانید برای داشتن مقدمه ای بهتر ، چند مقدمه را بنویسید و در آخر از بین آنها انتخاب کنید و یا چند جمله از هر کدام را که به نظرتان عالی است را با هم تلفیق کنید.

تمرین سوم :

می توانید بخش میانی یک داستان کوتاهی را بخوانید و سعی کنید با توجه به آن یک دور نمایی از فضای کلی داستان را برای خودتان بنویسید.

توجه داشته باشید که در مقدمه باید صحبت کلی نویسنده را شرح بدهید ؛ و طوری مقدمه را بنویسید که اگر خودتان هم آن را خواندید ، بتوانید با کلیت داستان نویسنده آشنا بشوید.

  1. بخش میانی (بدنه و محتوای اصلی داستان) چیست؟

بدنه ی یک داستان ، طولانی ترین قسمت داستان به شمار می رود ؛ زیرا در این قسمت از داستان ، اتفاقات اصلی داستان روی می دهد و به نوعی کل داستان در این قسمت نهفته است. در این قسمت از داستان است که می توانید از فصل های بی شماری استفاده کرده و داستان خود را پر و بال بدهید. همچنین بدنه ی یک داستان از تعداد بی شماری بند تشکیل شده است.

برای نوشتن یک بخش میانی باید فضای اصلی داستان همان فضایی باشد که دور نمای آن را در آغاز نوشته بودیم. تعریف ، توصیف ، شرح و گسترش موضوع ، در همین قسمت اتفاق می افتد.

این نکات نیز شما را در نوشتن هرچه بهتر یک داستان همراهی خواهد کرد :

  • بخش میانی از مقدمه و بخش پایانی بیشتر باشد.
  • هر بند و یا فصل آن فقط به یک موضوع اختصاص یابد.
  • بین بند های داستان ارتباطی وجود داشته باشد.

تمرین اول :

نوشتن انشا معمولا تمرین بسیار مناسبی جهت آمادگی در نوشتن داستان است. انشا ها داستان های کوتاهی هستند که یک موضوع کلی را به موضوعات ریز تر تقسیم کرده و در مورد آن موضوعات صحبت می کنند. نوشتن خاطرات روزانه به عنوان داستان های کوتاه ، و یا انشا های روزانه ، در نوشتن بسیار کمک می کنند. می توانید خاطرات خودتان و یا افراد دیگران را به صورت داستان های کوتاه بنویسید و یا خاطرات جدیدی را توسط تخیلتان خلق کنید و بر روی کاغذ بیاورید.

تمرین دوم :

 سعی کنید موضوعی را انتخاب کنید که به خاطرات کودکی تان مرتبط باشد و با توجه به تعریف دیگران از کودکی شما و یا ذهنیات خودتان ، داستان کوتاهی بنویسید.

توجه داشته باشید که لازم نیست همه چیز را به صورت خشک و خالی بنویسید. کم کم تمرین کنید که بتوانید در هنگام نوشتن ، خاطراتتان را به صورت قصه ای زیبا و ملایم بنویسید و با تخیلتان ، آن جاهایی را که به یاد ندارید ، از خودتان بسازید به گونه ای که با داستان تان جور در بیاید.

تمرین سوم :

حال داستان کوتاهی را که نوشته اید ، پیش خودتان یا با کمک اطرافیانتان بررسی کنید و اشتباهاتتان را تصحیح کنید. به ساختمان نوشته تان دقت کنید و ببینید آیا نکات را رعایت کرده اید یا نه.

یادتان باشد که نوشتن یک داستان خوب با یک بار نوشتن میسر نمی شود و حتی نویسندگان معروف هم چیز های بسیاری را نوشتند که اشتباهات بزرگی در نوشته هایشان وجود داشته و با تصحیح آن اشتباهات و نوشتن های زیاد و تمرین و پیگیری مداوم ، به همچین جایگاهی رسیده اند.

همچنین توجه داشته باشید که هر بار از زاویه ای دیگر و با قالبی دیگر داستان بنویسید و صرفا چندین نوشته را به یک موضوع اختصاص ندهید.

بعضی از افراد ممکن است در یک یا دو قالب نوشته مسلط بوده و استعداد داشته باشند ؛ شما نیز باید با تمرین و نوشتن ، استعداد و تسلط خود بر قالب های نوشته را اثبات کرده و قالب مورد علاقه و استعداد تان را پیدا کنید.

4.بخش پایانی (نتیجه)

آخرین بخش هر نوشته ای ، بخش پایانی یا نتیجه گیری آن است. در اینجا است که هر چیزی را که نویسنده نوشته ، پس از اوج گیری در قسمت بخش میانی داستان  ، با ملایمت فرود می آورد و نتیجه گیری می کند و همچنین به پایان می رساند.

در پیان هر متنی بدون آنکه نتیجه گیری کنیم و یا مستقیم گویی کنیم ، پیامی را به خواننده انتقال می دهیم.

 نتیجه به احساس خودتان بستگی دارد. باید ببینید که چگونه داستانتان را به پایان برسانید بهتر است.

معمولا در داستان های حماسی ، پایانشان با یک زندگی ادامه دار یا اتفاق شادی پایان می یابد و یا در برخی از کتاب های عاشقانه ، داستان با یک اتفاق غم انگیز پایان می یابد.

در قسمت پایانی داستان ، این نکته مهم است که پایان داستان باید حتما یک پایان باشد و تمام ماجرا های داستان به یک جایی ختم شوند و یا به قول معروف داستان بسته شود ؛ و گرنه اگر پایان داستان کامل نباشد و به درستی نوشته نشود ، خواننده به انتظار ادامه ی داستان می نشیند و نمیداند که در آخر چه اتفاقی می افتد …

این نکات نیز به درک مفهوم این بخش کمک بیشتری می کند :

  • کوتاه و گویا باشد.
  • خواننده را به تامل و تفکر در مورد موضوع وا بدارد.
  • به بعضی از پرسش های عمیق و اساسی خواننده پاسخ بدهد.

تمرین :

حالا که با تمامی قسمت های ساختمان نوشته آشنا شدید ، میتوانید داستان های بهتر و زیبا تر و به اصطلاح خوش قلم تری بنویسید.

فقط باید تمرین کنید و با تمرین است که به داستان دلخواه خود می رسید.

قلم‌تان را بر دارید و هرچه به ذهنتان می رسد را به صورت داستان بنویسید. سپس چند بار با صدای بلند برای خودتان و یا اطرافیانتان بخوانید. بلند خوانی باعث می شود که متوجه اشتباهاتتان بشوید. حتی می توانید داستانتان را تغییر بدهید. ببینید که آیا پایان داستان همان پایانی است که در ذهنان بود و یا همان پایان دلخواهتان است؟

اگر جوابتان خیر است ، سعی کنید ببینید کجا را تغییر بدهید بهتر است.

ممکن است لازم باشد از هم معنی کلمه ای استفاده کنید که به نظرتان بهتر است ؛ ممکن جملاتی را حذف کنید و یا به متن تان اضافه کنید تا متن تان کامل شود.

این کاغذ و این هم قلم ؛ تمام وسایل در اختیار خودتان است. از نوشتن هراس نداشته باشید که مبادا خراب بشود و …

نوشته های بهتر ، از دل نوشته های بد شما بیرون می آیند.

پس نترسید، پیگیر باشید، تمرین کنید و تلاش کنید.

قدم دوم : آشنایی با انواع ژانر های کتاب و داستان نویسی

تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که بخواهید به کسی کتابی را هدیه بدهید و نمیدانید چه بدهید ، اما فکر می کنید که به عنوان مثال : “فلانی کتاب های هیجانی را بیشتر دوست دارد …”

و یا بهتان گفته باشند : “تو چه ژانری را از بین کتاب ها بیشتر دوست داری؟”

و یا در کتاب خانه ها ، کتابدار به شما گفته باشد : “چه ژانر از ژانر های این کتابخانه را بیشتر می پسندی تا کتابی را بهت معرفی کنم؟”

یا حتی در معرفی کتاب ها و یا حتی “فیلم ها” دیده باشید که نوشته اند : “ژانر حماسی”

در این طور مواقع شاید با خود پرسیده باشید :

“ژانر یعنی چه؟”

ژانر به طور کلی یعنی دسته بندی سبک و قالب کتاب ها و یا فیلم ها.

نویسنده ها هر ژانری را که برای نوشتن کتاب ها و داستان هایشان انتخاب کنند ، در پایان ، کتابشان در همان ژانر انتخابی شان با توجه به جوّ قالب کتاب ، قرار داده می شود.

از جمله ژانر ها می توان اشاره کرد به ژانر های:

عاشقانه ، حماسی ، علمی-تخیلی ، ترسناک ، فانتری (رئالیسم جادویی) ، درام ، ماجراجویی ، اساطیری ، تریلر ، جنایی و کارآگاهی ، کلاسیک ، کمیک و گرافیکی  ، طنز و …

معمولا بهترین و محبوب ترین نویسندگان در دنیا ، به ژانر می نویسند ؛ یعنی یک ژانر را انتخاب می کنند و در قالب آن ژانر ، موضوع انتخاب می کنند و داستان می نویسند.

حتی بیشتر خوانندگان کتاب در سر تا سر دنیا بر اساس ژانر ها کتاب انتخاب می کنند و می خوانند.

در بعضی از کتاب های معروف جهان ، از چند ژانر با هم استفاده شده که جذابیت بیشتری به کتاب می بخشد.

در ادامه به بررسی هر ژانر می پردازیم :

ژانر عاشقانه :

در این طور کتاب ها ، داستان ، روایتگر یک رابطه و یا زندگی عاشقانه است. در داستان های عاشقانه معمولا افراد با وجود سختی ها و اتفاقات ناگهانی و نا گوار ، باز هم به هم وفادار می مانند و بر خلاف انتطارات دیگران ، سعی می کنند کم و کاستی های زندگی شان را جبران کنند. در این طور داستان ها و رمان ها ، جنبه ی احساساتی خوانندگان برانگیحته شده و گاهی منجر به ریختن اشک خوانندگان نیز می شوند! حالا چه این اشک از سر شوق باشد و چه از سر ناراحتی.

ژانر حماسی :

در این طور کتاب ها شخصیت های کتاب شجاعتی باور نکردنی از خود نشان داده و روحیه ی جنگندگی و همدلی در خواننده بالا می رود. معمولا در داستان های حماسی یک گروه آزادی خواه در برابر یک گروه ظالم و قدرتمند و شرور ایستادگی می کنند و گروه آزادی خواه که به نوعی نیروی پاکی هستند ، گروه ظالم را که نماد نیروی تاریکی هستند ، شکست می دهند.

ژانر علمی-تخیلی :

در این طور کتاب ها هم از نکات و مطالب علمی در لا به لای داستان استفاده شده و هم مکان داستان در جایی نا شناخته و معمولا غیر از کره ی زمین است و یا موجودات فضایی وجود دارند. البته چیزی که خوانندگان را به طرف ژانر علمی-تخیلی می کشاند ، اتفاقات هیجان انگیز و غیر منتظره ای است که در آن اتفاق می افتد. در این طور داستان ها نویسنده از تخیل خود بیشترین بهره را گرفته و خوانندگان را وارد فضایی جالب و جذاب می کند. البته خیلی از کتاب هایی که در ژانر علمی-تخیلی قرار می گیرند ، روایت گر اتفاقاتی هستند که در فضا اتفاق می افتند و یا با فضا در ارتباط هستند ؛ مثلا سفر انسان به فضا ، شناختن ابعاد و … همچنین اوج گیری این طور داستان ها و اتفاقات هیجان انگیزی که می افتند ، بیشتر از ژانر های دیگر است.

ژانر ترسناک :

همان طور که از اسم این ژانر مشخص است ، این کتاب ها خوانندگان را وارد دنیایی تاریک ، مرموز ، اسرارآمیز و ترسناک می کنند. این طور کتاب ها فضایی آشفته را در ذهن خوانندگان ایجاد می کنند و برخی از ترسناک ترین اتفاقات ، مکان ها ، موجودات و زمان ها را به خوانندگان نشان می دهند و حس ترس و وحشت را به آدم ها القا می کنند.

ژانر فانتزی (رئالیسم جادویی) :

اگر مجموعه کتاب های هری پاتر را خوانده باشید ، می فهمید که چطور خانم جی.کی.رولینگ شما را وارد دنیای جادویی اش می کند.

مجموعه کتاب های هری پاتر یکی از کتاب هایی است که در ژانر فانتزی یا با نامی دیگر که به آن ئالیسم جادویی نیز می گویند ، قرار می گیرند.

در این طور داستان ها ، از جادو ، مکان های جادویی ، شخصیت های جادویی و چیز های جادویی استفاده می شود. برای مثال ماشین پرنده ، ورد های جادویی ، نور های خیره کننده ، جادوگر ها ، جن ها ، پری ها ، نیروی شر ، نیروی خوبی و …

معمولا در این طور کتاب ها شما وارد دنیایی کاملا عجیب ، جادویی و هیجان انگیز می شوید.

در این ژانر هم همچون ژانر علمی-تخیلی ، نویسنده از تمام قوه ی تخیل اش استفاده می کند و فضایی وسیع از چیز هایی جادویی و عجیب ایجاد می کند.

هر چه قدر که اتفاقات جادویی بیشتر اتفاق بیفتند ، داستان ها نیز هیجان انگیز تر می شوند.

ژانر درام :

کتاب هایی در این دسته قرار می گیرند که اتفاقات نا خوشایند زندگی و جدایی ها را به رخ می کشند. معمولا این طور کتاب ها با پایانی تلخ و بسیار غم انگیز و یا هولناک به اتمام می رسند.

در این کتاب ها اتفاقات خوش کم اتفاق می افتند و خوشی ها زود به اتمام می شند و سختی های زندگی نمایان می شوند.

و یا به زبانی دیگر ، نیمه ی خالی داستان بیشتر به نمایش گذاشته می شود.

خوانندگان با خواندن این طور داستان ها معمولا اشک میریزند ؛ اما نه از سر شوق ، بلکه از سر غصه و ناراحتی.

ژانر ماجراجویی :

در این طور داستان ها حتی اگر از ژانر علمی-تخیلی هم استفاده نشود ، باز هم شخصیت اصلی داستان اتفاق های پیچیده و هیجان انگیزی را تجربه می کند و شما را نیز از آن لحظه های عجیب ، زیبا ، پیچیده ، معمایی و اسرار آمیز بی نصیب نمی گذارد.

این طور داستان ها شما را با شخصیت ها همراه می کنند ؛ شادی ها را بر لب شما می کارند و با غصه هایشان فصه می خورید. معما ها را همراه با آن ها حل می کنید و به مکان های جالب و متفاوتی می روید ؛ به گونه ای که انگار مدام در حال حرکت هستید. همچنین در این طور داستان ها همه چیز امکان پذیر است.

این طور کتاب ها معمولا با یک اتفاق ساده شروع می شوند و در پایان شخصیت اصلی قهرمان همه می شود.

ژانر اساطیری :

 داستان هایی که خداهای خیالی در آن ها حضور دارند ، در ژانر اساطیری جای می گیرند ؛ خدا هایی که بسیار شبیه خدا های رومی هستند و قدرت های شگفت انگیزی دارند ؛ اما خب از آنجایی که خدا فقط یکی است ، این خدایان با هم می جنگند ، همراه می شوند و نقطه ضعف هایشان نا خواسته به نمایش گذاشته می شود.

در این میان ، کسانی نیز هستند که از خدایان نیستند ، اما بعضی از قدرت های خدایان را به ارث می برند که این نیز جای خود دارد…

ژانر تریلر :

این گونه‌ی کتاب ها مخاطب را دچار احساساتی از جنس هیجان و تعلیق می‌کند. خواننده اقدام به پیش بینی می‌کند اما اغلب ناموفق خواهد بود و دچار اضطراب و شگفت زدگی می‌شود. پلات این رمان‌ها پیچ و تاب‌های هیجان انگیزی دارند که ابزار نویسنده برای ایجاد تعلیق در داستان است.

ژانر جنایی و کارآگاهی :

امروزه مجموعه رمان های شرلوک هلمز با قلم سر آرتور کانن دویل به خاطر داستان های کارآگاهی ، اتفاقات اسرار آمیز و هیجان انگیز ، معماهایش و نمایش راه حل ها ، زبانزد است.

نویسندگان در این طور داستان ها ، کارآگاهان را به میان می آورند ، معماهایی را مطرح می کنند که در پس هر معمایی ، معمایی دیگر است و پیچیدگی این داستان ها ، مشخصه ی کتاب های جنایی و کارآگاهی است.

گاهی داستان ها اتفاق و جنایتی هولناک را تعریف می کنند که کارآگاهان و یا کسانی که دنبال کارآگاه شدن هستند ، به دنبال حل آنها و گیر انداختن مجرم هستند و در همین حال اتفاقات خطرناک ، گریبان آن ها را می گیرد.

مخاطبان با خواندن این داستان ها ، با حل کردن معما ها لذت برده و اتفاقات پشت پرده را دوست می‌دارند.

شخصیت هر کارآگاهی نیز متفاوت است و همین تفاوت ، هیجان لازم را ایجاد می کند.

ژانر کلاسیک :

این کتاب‌ها مهم‌ترین کتاب‌های بازه‌ی زمانی مشخصی در تاریخ به حساب می‌آیند. عمده‌ی کتاب‌های این ژانر در مدارس تدریس می‌شوند.

همچنین این طور کتاب ها کتاب هایی هستند که از زمان های قدیم همچنان مورد توجه و رضایت مخاطبان بوده و با اینکه قدیمی هستند ، اما باز هم طرفدار دارند ، به فروش می روند ، انتشارات متفاوتی چاپش می کنند و در ذهن مخاطبان ماندگار هستند.

ژانر کمیک و گرافیکی :

ممکن است تا به حال اسم کمیک بوک ها یا همان کتاب های کمیکی به گوشتان خورده باشد. کمیک ها کتاب هایی تصویری هستند که به آنها گرافیکی نیز گفته می شود. برای مثال “مجموعه های تن تن ، خبرنگار جوان” نوشته ی خانم هرژه ، داستان هایی هستن که لحظه ها را با تصاویر  نشان داده و هر گاه که شخصیتی قرار است حرفی بزند ، حرفش را داخل مستطیلی ابر مانند که با دو خط کج به عکس شخصیت کشیده شده متصل اند ، می نویسند. کمیک ها معمولا در مورد ابر قهرمان ها و یا قهرمانان دنیای واقعی نوشته می شوند. اما با روش کمیک ، شما می تواند هر داستانی را کشیده و با رنگ و لعاب برای مخاطبان بنویسید.

از جمله مزایای این ژانر ، فهم بهتر است. اما ممکن است بعضی ها این ژانر را زیاد نپسندند ؛ زیرا نمی توانند خودشان با خواندن کتاب تصویر ذهنی خود را از داستان داشته باشند.

همانطور که قبلا هم گفتم ، بعضی از داستان ها و کتاب ها به جای یک ژانر ، از چندین ژانر برخوردار هستند. البته این به انتخاب و قدرت قلم خود شخص نویسنده بر می گردد که چه ژانری و چه تعداد ژانر را برای نوشتن داستان خود انتخاب کند.

ژانر طنز :

در این طور داستان ها ، داستان به نحوی خودمانی نوشته می شوند و حداقل حداقل لبخند را بر لبان خواننده می آورند. اما در این ژانر ، در داستان ها باید حتما جایی باشد که خواننده با خواندن آن ، بخندد.

این را هم توجه داشته باشید که داستان های طنز نباید دارای حرف های بد و مسخره کردن دیگران باشند.

معمولا نویسندگان کمی هستند که استعداد نویسندگی در سطح طنز را دارند و همه از این استعداد بهره مند نیستند.

اما خیلی از نویسندگانی که در حوزه ی طنز می نوسیند ، ممکن است در ابتدا استعداد نداشته باشند ، اما با تمرین و تکرار و یاد گیری ، در نوشتن مطالب طنز تخصص پیدا کرده باشند.

قدم سوم : آشنایی با تفاوت های انشا نویسی و داستان نویسی

انشا نویسی ، همانطور که در بالاتر هم گفتم ، به معنای نوشتن با یک موضوع مشخص است که می تواند در قسمت بخش میانی انشا ، از موضوع های کوچک تر شده و مرتبط با موضوع اصلی انشا باشد.

اما در داستان نویسی ، هر موضوعی در ادامه ی موضوع قبلی است و میتواند ربطی به هم نداشته باشد (اما آنقدر هم دور از موضوع کلی داستان نباشد) و هر موضوع متفاوتی ، یک فصل محسوب می شود.

قدم چهارم : آشنایی با شیوه های داستان نویسی

منظور از شیوه های داستان نویسی ، طرز دیدگاه و انتخاب طرح داستان نویسنده از زبان اول شخص و دوم شخص و سوم شخص جمع و یا مفرد است. همچنین انتخاب نوشتن کتاب به زبان عامیانه (خودمانی) یا زبان نوشتاری (کتابی) نیز از شیوه های نوشتن محسوب می شود.

راوی داستان می تواند از زبان حیوان باشد ، یک چیز باشد ، انسان باشد و یا از زبان شخصیت های دیگر باشد. اگر از زبان انسان باشد ، نویسنده باید انتخاب کند که از چه زاویه ای داستان را بنویسد.

داستان را طوری بنویسد که انگار خواننده دارد داستان را تعریف می کند (اول شخص مفرد) یا دوم شخص مفرد داستان را روایت می کند ، یا یکی از شخصیت های داستان چه اصلی و یا چه فرعی داستان را تعریف می کند (سوم شخص مفرد) و همین طور یا اول شخص و دوم شخص و شوم شخص جمع داستان را روایت می کنند.

نویسنده باید توجه داشته باشد که هنگامی که یکی از شیوه های داستان نویسی را انتخاب کرد ، باید همان شیوه را ادامه دهد و جزئیات داستان را از زبان همان شخص و یا چیز روایت کند.

قدم پنجم : آشنایی با عوامل داستان ها (شخصیت ها ، زمان و مکان و …)

هر داستانی ، باید شخصیت ، زمان ، مکان و رویداد داشته باشد. شخصیت ها ممکن است انسان ، حیوان ، شی ء و … باشند. ش

شخصیت ها کسانی هستند که اتفاقات داستان را قم می زنند و خوانندگان با خواندن داستان ، خود را جای شخصیت ها می گذارند.

زمان در داستان از اهمیت زیادی بر خوردار است. زمان شامل : شب ، روز ، بعد از ظهر ، نیمه شب ، عصر ، ساعت های متفاوت و یا هر چیزی که نشان بدهد داستان رو به جلو است.

مکان نیز از اهمیت بسیار زیادی در داستان ها برخوردار است. هرچه مکانی که شخصیت ها می روند و می آیند ، بهتر و با جزئیات توصیف شود ، درک خواننده را از قضای محیطی داستان مفهوم تر می کند و باعث فهم بیشتر داستان می شود.

رویداد ها نیز مهم هستند ؛ چرا که داستان ها روایتگر بیانات و ذهنیات یک نویسنده هستند و یک داستان بدون اتفاق و رویکرد ، مانند یک خط بدون پستی و بلندی است که داستان را یک نواخت ، پیش بینی شده و بی مزه می کند.

داستان هایی که احساسات شخصیت ها را نیز بیان می کنند ، حال چه با شرح جزئیات صورت شخصیت و دیگر اعضا در هنگام بر خورد با اتفاقات داستان (بالا رفتن ابرو ، کمرنگ شدن لبخند ، دندان قروچه کردن و…) و چه با گفتن حالت روحی شخصیت (عصبانیت ، شادی ، گریه و…) که ساده تر از شرح جزئیات رفتاری و چهره ای شخصیت است ، معمولا درک و مشخصات بیشتری به مخاطبان می دهند و تصویر ذهنی واضح تری را به نمایش می گذارند.

قدم ششم: آشنایی با سنجه های ارزیابی

سنجه های ارزیابی چیست؟

سنجه های ارزیابی نکاتی هستند که داوران کتاب بر اساس آنها کیفیت نوشته های کتاب و کلیت کتاب را ارزیابی می کنند و به آن نمره می دهند. همچنین عیب ها را پیدا می کنند.

حتی شما هم می توانید برای سنجیدن کیفیت داستان خود و در آوردن اشتباهات ، از این سنجه ها استفاده کنید.

این نکته را هم در نظر داشته باشید که سطح های سنجه ها با هم فرق دارند و ما در اینجا چند سنجه نمونه را آورده ایم. شما نیز می توانید سنجه های مد نظر خود را با دقت در نظر بگیرید.

  • مشخص بودن اجزای ساختمان نوشته
  • رعایت ترتیب ساختمان نوشته
  • موضوع مناسب
  • ارتباط داستان با موضوع
  • پایان مناسب
  • محتوای جالب
  • محتوای مناسب با ژانر انتخاب شده
  • شرح چزئیات داستان
  • دارا بودن داستان از پستی ها و بلندی های به هنگام
  • جمله بندی مناسب
  • ارتباط لازم فصل های داستان با هم دیگر
  • برخوردار بودن داستان از اوج مناسب
  • غیرقابل پیش بینی بودن داستان
  • و…

قدم هفتم : مرور کلی نکات

نویسندگی کاری است که نیازمند حوصله ، تامل ، تفکر و گاهی اوقات تخیل است. کسی که درک و تصویر سازی ذهنی اش بهتر است ، قاعدتا داستان های خوب تری را می تواند بنویسد. قدرت قلم بستگی به تلاش ، استعداد ، انتخاب درست کلمات و درست قرار دادن آنها در جمله و در نتیجه کل داستان است.

داستان به معنای پر و بال دادن به موضوع های جذاب که بعضا ساده نیز هستند ، است. در داستان ها متوجه می شویم که چقدر باید در دیدن دنیای اطرافمان دقت کنیم و یا به قول معروف ، “ببینیم ، نه اینکه فقط نگاه کنیم.”

می گویند که : “هر کسی که کتاب می خواند ، چندین زندگی را قبل از مرگش تجربه کرده است و کسی که کتاب نمی خواند ، تنها یک بار زندگی کرده است.”

با خواندن کتاب های مختلف ، فکر کردن در مورد ساختار داستان ها ، طرز دیدگاه نویسنده های مختلف به موضوعات یکسان و استفاده از تجربیات آنها ، میتوانیم نویسنده های بهتری بشویم.

اما از قدیم هم گفته اند : “نابرده رنج ، گنج میسر نمی شود.”

پس هر چه را هم که یاد بگیریم ، اگر تلاش نکنیم و در کار هایمان نکاتی را که آموخته ایم ، پیاده نکنیم ، مثلمان مثل “عالم بی عمل ، زنبور بی عسل” می شود.

همچنین گفته اند : “اساس و ارزش دانش به این است که آن را فرا گرفته ، به کار بسته و به دیگران نیز یاد بدهیم.”

در همه ی کار ها ، مخصوصا نویسندگی ، ممکن است بار ها به زمین بخوریم و نا امید شویم و یا اشتباهات بسیاری را تجربه کنیم ؛ ولی در این طور مواقع کسی برنده است که به یک بار نه ؛ بلکه با صد بار زمین خوردن نیز از جایش بلند شود و تلاشش را بیشتر بکند.

تا اینجا ما در مورد ساختمان نوشته ، ژانر های کتاب ها ، فبلم ها و داستان نویسی ، تفاوت های انشا نویسی و داستان نویسی ، شیوه های داستان نویسی ، عوامل داستان ها و سنجه های ارزیابی صحبت کردیم و شما را با این موارد آشنا کردیم.

اما تاکید ما بر ادامه ی راه و تمرین و تلاش و پشتکار است.

در ادامه نیز چند تمرین برای شما آورده شده است.

قدم هشتم : تمرین های شفاهی جهت پیشرفت در داستان نویسی

تمرین اول :

داستانی را بخوانید و بدون توجه به موضوع مشخص شده ، موضوع جدیدی برای داستان انتخاب کنید. (می توانید بیش از یک موضوع انتخاب کنید.)

تمرین دوم :

 داستانی را بخوانید و خودتان بر اساس داستان مقدمه ای بنویسید.

تمرین سوم :

داستانی را بخوانید و پایان داستان را خودتان ادامه بدهید و یا بنویسید.

تمرین چهارم :

کتابی را انتخاب کرده ، بخوانید و ژانر یا ژانر های آن را مشخص کنید.

تمرین پنجم :

دادگاه کتاب برگذار کنید!

به این صورت که به صورت خانوادگی کتابی را بخوانید و مخالفان کتاب در یک گروه ، موافقان کتاب در گروهی دیگر و گروهی نیز هیئت منصفه شوند.

با ذکر دلایل ، موافقان و مخالفان اظهار نظر کنند و در آخر هیئت منصفه با توجه به دلایل ، خوب بودن و یا بد بودن کتاب را مشخص کند.

تمرین ششم :

تا می توانید ، توصیف کنید.

درباره هر چه که می بینید ، هر چه را که می شنوید و یا می خواهید بشنوید و هر چیزی را که احساس می کنید ، بر روی کاغذ بیاورید.

در نوشته های توصیفی ، از کلماتی که چیزی را توصیف می کنند ، استفاده می شود. مانند : باد همچون پری صورتم را نوازش می کند…

هر چه بهتر بتوانید چیزی را توصیف کنید ، بهتر می توانید در نوشتن موفق عمل کنید.

معمولا کل داستان ها بر اساس توصیف ها نوشته می شوند. پس این تمرین را بیشتر انجام بدهید.

امیدواریم که این مطلب مفید واقع شده باشد و کمکی در این راه پر فراز و نشیب به شما خواننده ی عزیز کرده باشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *